از اونجایی که من توی مرخصی هستم، در مسابقات سافتبال زیادی شرکت می کنم. اخیرا با سرداوری ملاقات کردم که مدتی ندیده بودمش. فصل قبل اون هر هفته به من التماس می کرد که یک بلیط برای برنامه آخر هفته موفقیت خودم بهش بدم. اون همیشه در مورد این حرف می زد که چقدر کم پول در میاره و چقدر میخواد این شرایط رو عوض کنه. برای همین من بالاخره یک بلیط برای خودش و دوست دخترش بهش دادم.
البته اونا هیچ وقت نیومدن...

نمی تونم به شما بگم که تا به حال چقدر سی دی و کتاب به آدمهایی دادم که هیچ وقت دوباره ندیدمشون. به بعضی دیگه بلیط مجانی برای برنامه مربوط به اون دادم. و البته اونها همون کسائی بودن که دیر سر جلسه اومدن، زود رفتن یا اصلا نیومدن.
اگه تو این دوره مرخصی که برای خودشناسی رفتم یک چیز یاد گرفته باشم اینه: آدمها دنبال پولشون حرکت می کنن.
هر چقدر کمتر تو چیزی سرمایه گذاری کرده باشن، کمتر به انجام و کامل کردنش متعهد هستن. و هر چقدر بیشتر براش هزینه پرداخت کرده باشن، بیشتر جدی میگیرنش. حالا فهمیدم که اگر کسی فکر می کنه سرمایه گذار خوبی برای خودش نیست، به احتمال زیاد سرمایه گذاری روی اون برای من هم خوب نیست.
پس شما چطور روی خودتون سرمایه گذاری می کنید؟
-رندی گیج




