مردی که در نیویورک زندگی می کرد صبحی زود از خواب بیدار شد و پیش از اینکه بتواند خانه اش را ترک کند و سر کارش برود ، چهار تن از مشتریانش که مشکلاتی داشتند از راه دور به او تلفن زدند.هر یک از آنها می خواستند که او با هواپیما خودش را به آنها برساند و مشکلشان را حل کند. سرانجام لباس پوشید و به آشپزخانه رفت . آنجا هم دو نفر دیگر به او زنگ زدند این بار تلفن ها محلی بود .مرد به زنش گفت که صبحانه نمی خورد ،از خانه بیرون رفت و سوار تاکسی شد ."بسیار خوب برویم " راننده تاکسی پرسید " کجا می خواهید بروید؟ " و مرد جواب داد: مهم نیست هر جا که بروم مشکلی انتظارم را می کشد."
آیا اتفاق افتاده گاهی وقت ها چنین احساسی داشته باشید ؟ به هرجا که نگاه می کنید مشکلی می بینید.کسی از مشکلات زندگی معاف نیست. داشتن پول سبب نمی شود که کسی مشکلی نداشته باشد.
موقعیت اجتماعی ،استعداد یاشغل خوب هم مانع از بروز مسئله و مشکل نمی شود.
ملکوم فوربز می گوید: "اگر شغل بدون دردسری داشته باشید ،اصولا شغلی ندارید."
به هر آدم زنده ومرده ای که توجه کنید می بینید که مشکلاتی داشته است. از مشکلات نمی توان فرار کرد. اگر انسان هستید و نفس می کشید ، بامشکل روبه رو خواهید شد.
برداشت ما از مشکل است که موفقیت یا شکست مارا رقم می زند ، نه خود مشکل
الفرد آرماند مونتاپرت می گفت : اکثریت موانع و مشکلات را می بینند ، فقط معدودی هستند که به هدف ها توجه دارند. تاریخ ، موفقیت گروه اخیر را ثبت می کند و در این حسرت نصیب گروه اول می شود.
به تفاوت های میان طرز برخورد درست و اشتباه توجه کنید:
برداشت اشتباه برداشت درست
مشکلات حل ناشدنی هستند مشکلات حل شدنی هستند
مشکلات همیشگی هستند مشکلات موقتی هستند
مشکلات طبیعی نیستند مشکلات بخش طبیعی از زندگی هستند
مشکلات مارا تلخ کام می کند مشکلات از ما انسان های بهتری می سازد
مشکلات مارا تحت تسلط خود می گیرند مشکلات ما را به چالش می کشند
مشکلات سبب توقف ما می شوند مشکلات ما را به حرکت در می آورند
هرچه بیشتر عمر می کنم ، بیشتر به اشخاصی بر می خورم که از طرز زندگی گذشته ی خود متاسف هستند . گاه بخاطر کارهایی که انجام داده اند متاسف هستند اما بیشترازآن به خاطر کارهایی که انجام نداده اند نادم اند .
قبل از اینکه تغییر پیرامون شما ایجاد شود باید درون شما شکل بگیرد .
لوسی به چارلی براون می گوید : " دوست دارم دنیا را تغییر بدهم ."
چارلی براون می پرسد : " از کجا شروع می کنی ؟ "
ولوسی جواب می دهد : " با تو شروع می کنم "
از گفتن این حرف متنفرم اما نگرش ما تا حد زیادی شبیه نگرش لوسی است . اگر چیزی را دوست نداشته باشیم خواهان تغییر می شویم اما تغییر همه به جز خودمان . ما در مقابل تغییر مقاوم هستیم .
فرانسس هوگسون برنت ، داستان پرداز ، می نویسد:
در آغاز اشخاص نمی خواهند باور کنند که کار جدیدی می توان صورت داد ، بعد امیدوار می شوند که بتوان چنین کرد بعد می بینند که می توان این کار را کرد و آنگاه این کار انجام می شود و همه دنیا از خود می پرسند چرا چندین قرن پیش این تغییر صورت نگرفت .
اندی وار هول نقاش می گوید:همیشه می گویند زمان همه چیز را تغییر می دهد اما در اصل شما هستید که باید آن را تغییر بدهید.
گرچه نمی توانی به عقب باز گردی و شروع جدیدی داشته باشی ، دوست من هرکسی می تواند از حالا شروع کند و پایانی جدید را رقم بزند.
بخشی ازکتاب نگرش اثر گذار :
نوشته جان سی مکسول
