Global Team (گلوبال تیم)

گروه آموزشی بازاریابی شبکه ای GTeam لگ مستقیم در شرکت بازاریابان ایرانیان زمین

چگونه میتوان به اهداف خود رسید

مهرداد یوسفی
Global Team (گلوبال تیم) گروه آموزشی بازاریابی شبکه ای GTeam لگ مستقیم در شرکت بازاریابان ایرانیان زمین

چگونه میتوان به اهداف خود رسید

چگونه مي توان جرقه اي در درون بوجود آورد كه نيروي دروني را به حركت در آورد و چگونه مي توان اين حركت را حفظ كرد. گاهي اوقات ممكن است با شنيدن يك جمله و يا ديدن يك صحنه اين جرقه بوجود آيد. تنها كافيست كه يك تصميم بگيريد و اولين قدم را هر چند ناچيز برداريد. وقتي هدفي تعيين كرديد، ابتدا به راه رسيدن به آن فكر نكنيد، بلكه به خود هدف بينديشيد، گويـي به آن رسيده ايد. به هر چه فكر كنيم، بطرف آن نيز جذب خواهيم شد. فكر كردن به هدف، يعني دعا كردن، يعني از خدا خواستن، اين خواسته بايد به صورت تصوير باشد. روح ما افكارمان را بصورت تصوير در ضمير باطن به ثْبت مي رساند. افراد معتاد به كار، فكر مي كنند سعادتمند هستند. اين امر بخاطر آنست كه خودشان را گول مي زنند. آنها در واقع خودشان را طوري در كارشان گم مي كنند، كه ديگر مجبور نيستند بخودشان بنگرند، آنها تصور مي كنند چون مدام مشغولند، لابد، كارهاي زيادي انجام مي دهند، در حاليكه آنها هرگز به چيزهايـي كه مهم است نمي پردازند. هميشه به بهانه اينكه خيلي كار داريم، از مراقبت كردن خود غافل مي شويم، مثْلا" رفتن به شنا و يا بازي هاي ديگر كه دوست داريم. با وجود مريض بودن گاهي اوقات فرصت نمي كنيم به دكتر مراجعه كنيم. كار را بيشتر از خانواده و خانواده را بيشتر از خود دوست داريم وقتي ديگران را بيشتر از خود دوست داريم، وقتي براي ديگران بيشتر وقت مي گذرايم تا براي خودمان، اگر اول ديگران را در نظر بگيريم و بعد خودمان را، مانند آن است كه گاري را جلوي اسب ببنديم.

اگر شما از خواسته خود، دست بكشيد و آنچه را انجام دهيد كه شخص ديگري علي رغم بهترين علايـق شما مي خواهد، دير يا زود، آزرده و رنجيده خواهيد شد و آنگاه فقط مسئله زمان است، كه شما بطور آگاهانه، يا نا آگاهانه راهي براي انتقام گرفتن از آن شخص ديگر بيابيد. مهمتر از مورد محبت واقع شدن، دوست داشتن است. با دوست داشتن همسر، بجاي درخواست اينكه مرا دوست داشته باشد، مراقبت بهتري از خودم بعمل مي آورم. كليد مراقبت بهتر از مردم ديگر، در آنست كه به آنان كمك كنيم از خود مراقبت بهتري بعمل آورند.

براي آزاد ساختن نيروي دروني بايد، ابتدا آنرا آزاد گذاشت. به اين نيرو مي توان در موقع آزاد شدن مسير داد. متاسفانه بيشتر مردم از اينكه اين نيرو را آزاد كنند ترس دارند. چنانچه خير همه را بخواهيم و همه را دوست داشته باشيم و از كينه و انتقام جويـي بدور باشيم، اين نيروي آزاد شده، گواينكه در ابتدا فكر مي كنيم به ضرر ما است، ولي نهايتا" سعادت و نيكبختي را در بر خواهد داشت.

اگر تصميم بگيريم كاري را انجام دهيم، هزاران تصميم هاي كوچك و بزرگ، منفي و مثبت در مغز ما كه بزرگترين كامپيوتر جهان است انجام مي گيرد، بدون آنكه از همه آنها اطلاع داشته باشيم.

حافظه اين كامپيوتر در ضمير باطن است، و تمامي خاطرات ما اعم از خوب و بد بخصوص عادتهاي ما در آن به ثبت رسيده است. ضمير روشن حواس پنجگانه ما را مانند، ديدن، شنيدن، بوةـيدن، لمس كردن چشيدن دريافت مي كند. در اين مرحله عقل حرف اول را مي زند، چنانچه مورد تاةـيد قرار گرفت، روح آنرا در ضمير باطن به ثبت مي رساند. ضمير باطن تشكيل شده از قفسه هاةـي كه كليه خاطرات و تجارب ما در آن به ثبت رسيده است. ضمير باطن نمي تواند همانند ضمير ظاهر به تعـقل بپردازد. آنچه را دريافت كرد به خير و شرش كاري نداشته، به مرحله اجرا در مي آورد و شوخي بردار هم نيست ضمير باطن مخزن عادات است. خيلي از كارها را بر حسب عادت انجام مي دهيم.

بايد عادت كنيم، كه تكيه كلام هاي مثبت داشته باشيم و آنچه را روانه ضمير باطن مي كنيم، مثبت و اميدوار كننده باشد. در قديم مي گفتند مواظب گفته هايتان باشيد و كسي را نفرين نكنيد، شايد مرغ آمين در حال پرواز باشد و گفته هايتان را به واقعيت تبديل كند. ضمير باطن ما هم، گفته هايمان را اگر چه جز‏ء خواسته هايمان نباشد ولي به صورت عادت هميشه تكرار مي كنيم، به واقعيت تبديل مي كند. اگر از چيزي بترسيم و پيوسته به آن فكر كنيم، اين امر تحقق مي پذيرد و سرانجام مي گوةـيم از هر چه بدم آمد، سرم آمد.

بعضي ها عادت كرده اند نق بزنند

بعضي ها عادت كرده اند خوشبخت باشند

بعضي ها عادت كرده اند پول را دفع كنند

بعضي ها عادت كرده اند ثروت را جذب كنند

بعضي ها عادت كرده اند غصه بخورند

بعضي ها عادت كرده اند موفق باشند

بعضي ها عادت كرده اند حسادت كنند

بعضي ها عادت كرده اند غيبت كنند

اگر تكيه كلامهاةـي را كه بصورت عادت تكرار مي كنيم، تغيير دهيم، خيلي سريع تغييراتي در زندگيمان مشاهده خواهيم كرد. فرض كنيم شخصي تكيه كلامش اين باشد كه "من هميشه در كارهايم بدشانسي مي آورم " ضمير باطن كه مجري نيات ما هست قدرت تشخيص ندارد و فكر مي كند كه بايد صاحبش بدشانسي بياورد و در كارش موفق نشود، بنابراين كاري ميكند كه اين ا تفاق بيفتد.

تا وقتي كه اصرار داريد بگوييد من نمي توانم اين اتومبيل را داشته باشم، من نمي توانم به فلان جا سفر كنم، من نميتوانم آن خانه را بخرم و امثال اين چيزها، مطمةـن باشيد، ضمير باطن شما، طبق گفته هاي شما عمل مي كند و در زندگي خودتان به آن چيزها نخواهيد رسيد.

هيچگاه كلمه "نه " را به زبان خود نياوريد، بلكه برعكس اين كلمه را از مغز خود دور كنيد،آنگاه خواهيد ديد مطلوب شما، بطور معجزه آساةـي به وقوع خواهد پيوست.

از تضادهاي فكري بايد جلوگيري كرد، زندگي همان چيزي را به ما مي دهد، كه مي خواهيم. خواسته ما شامل دو بخش ميباشد.خواسته ظاهر (از آن اطلاع داريم) و خواسته باطن (معمولا" از آن اطلاع نداريم ) اگر چنانچه اين دو خواسته با هم مغاير باشند، همديگر را خنثي مي كنند و آنچه برايمان مي ماند كوفتگي و خستگي روح مي باشد. اگر يك خواسته مي گويد:مي خواهم پولدار شوم و خواسته ديگر بگويد پولدارها كلاهبردار هستند، هرگز به ثروت دستيابي نخواهيم يافت. اگر يك خواسته بگويد مي خواهم در موُسسه اي كه كار مي كنم نمونه باشم و يا ر‏ةـيس قسمت شوم (بايد وقت زيادي در اداره صرف كرد) و ديگر خواسته، آرامش در كنار خانواده باشد، (يعني اينكه وقت بيشتري براي خانواده داشته باشيم ) بهيچ كدام از اين دو خواسته دست نخواهيم يافت. مشكل اين است كه خواسته هاي ضمير باطن يا دروني معمولا" برايمان شناخته شده نيست، ولي قوي تر از خواسته بيروني مي باشد، اين طرز تفكر كه پولدارها كلاهبردار هستند، ممكن است تحت شرايطي در دوران كودكي با مشاهده صحنه اي و يا شنيدن جمله اي در ضمير باطن ما نقش بسته باشد. چه بسيار هستند كساني كه ثروت دارند و باندازه كافي در راه خدا انفاق مي كنند.

ضمير روشن شما دربان و نگهبان فكر شماست، وظيفه او اين است كه از وارد شدن تاثيرات سوُ بر ضمير باطن شما جلوگيري كند، ولي چنانجه خواسته اي از اين مرحله گذشت و وارد ضمير باطن شد اجرا مي گردد.اگر در كودكي تصويري از ترسهايتان به ضمير باطن داده و امروزه بخواهيد كه ترس نداشته باشيد مسلما" تصور‏‏، قوي تر از خواسته شماست. يعني بايد تصويرهاةـي كه از ترس داريد، برداريد تا بتوانيد شجاعت پيدا كنيد. مواظب آنچه كه بر زبان مي آوريد باشيد. شما مسةـول گفته هاي خود هستيد. هيچگاه نگوةـيد كه من شكست خواهم خورد، من كار خود را از دست خواهم داد، من نمي توانم اجاره خانه خود را بدهم. ضمير باطن شما حرفهاي شما را سرسري نميگيرد. او همه چيز را جدي تلقي كرده و بكار مي اندازد‏، اگر تصويري به ذهن خود داده باشيد كه كار خود را از دست داده ايد و يا ترس از ‏آن داشته باشيد، ضمير باطن شما همان تصوير را ميگيرد و كاري مي كند كه شما اخراج شويد،گواينكه خواسته شما آن نباشد، زيرا تصور، قوي تر از خواسته مي باشد.

سروكار شما با ضمير روشن يعني نه با ضمير باطن، و در آنجاست كه عقل به دو دو تا چهار تا مي پردازد و مي خواهد كه همه چيز آماده باشد تا شما به طرف هدف حركت كنيد،در غير اينصورت حركتي نخواهيد كرد. در اين مرحله خيلي ها مشكل دارند، و بعناوين مختلف سعي مي كنند خواسته يا ناخواسته بهانه اي بتراشند كه حركت نكنند. تنها زماني استارت مي زنند كه شرايط صد در صد آماده باشد، قدرت ريسك پذيري ندارند و تحمل شكست را هم نمي توانند بكنند.

وقتي از آنها سةـوال شود مي گويند، "انسان بايد پايش را به اندازه گليمش دراز كند"، بعضي ديگر از افراد همزمان چندين كار را مي كنند كه اگر يكي نشد، كار ديگر را ادامه دهند كه نهايتا" همه كاره و هيچ كاره مي شوند. معمولا" ترس دارند از اينكه اشتباه كنند و تا زمانيكه كاري نكنند اشتباه هم نمي كنند، لذا ترجيح مي دهند كار نكنند و يا بعبارتي اشتباه نكنند.

بعضي ها، برعكس حركت هاي بي نتيجه مي كنند، گو اينكه در راستاي هدف مي باشد ولي هرگز به پايان خط نمي رسند. اينان فقط استارت مي زنند. چنانچه خواسته دروني و خواسته بيروني هم آهنگ شود، دست يابي به هدف آسانتر مي شود.

بعضي ها وقتي كاري را شروع كردند، به راهشان ادامه مي دهند، تا اينكه كار ديگري به مغزشان خطور كند، نيمه راه، كار اول را رها كرده، استارت كار دوم را مي زنند و همينطور ادامه مي دهند، تا اينكه دهها استارت زده و هرگز به پايان خطي نمي رسند. زماني ميرسد كه نمي دانند از كجا شروع كنند. رفته رفته اين كار بصورت عادت در مي آيد كه نهايتا" همانطور كه قبلا‏ گفته شد همه كاره و هيچ كاره مي شوند.

دعاي شما و آرزوي شما كه عمل معنوي شماست، مي بايستي بصورت يك تصوير پذيرفته شود، آنگاه قدرت ضمير باطن شما روي آن كار كرده و آن را به صورت ثمر بخش در خواهد آورد. يعني اگر تصوير كاملي از خواسته خود را روانه ضمير باطن كنيد، بقيه كاستي ها را خودش جبران مي كند بهمين دليل مي گويند روح چيزهاةـي را مي بيند كه عقل از ديدنش عاجز است. تنها يك تصميم كافيست، وقتي حركت بوجود آمد، ايده ها و راه حل ها خودشان را نشان ميدهند.



تاريخ : چهارشنبه چهاردهم مرداد ۱۳۹۴ | 16:29 | نویسنده : مهرداد یوسفی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.