معجزه ی نگرش
نگرش اولیه
نوع نگرش نخست در انجام هر کار، در ادامه هر کار و در نتیجه هر کار، اثر قطعی دارد؛ اثری مهم تر از هر اثر دیگر.
سعی کنیم نگرش های اولیه ما مثبت، منطقی، دقیق، امیدوارانه، به دور از یأس و همواره بالنده، پاینده، قوی و جامع باشند.
بذر امید در نگاه، ریشه رشد و ترقی در ذهن، کلام مثبت بر زبان و گوش و حواسی همواره جویای سرزندگی و رشد را در خود زنده کنیم. نباید فراموش کنیم که «نگرش های خوب به نتیجه خوب ختم می شوند» و «چیزهای خوب با شروع خوب، ملازمند».
معجزه نگرش
نگرش ما می تواند گرفتاری ها و ناملایمات را به خیر و رحمت تبدیل کند.
سدلو بکستر در کتاب «بیدار شو» نوشته است:
«فرصت و مانع، با هم چه فرقی دارند؟ فرق آنها در دید ماست. هر فرصتی، مشکلی دارد و هر مشکلی، فرصتی.
آن کس که نگرشی برجسته دارد، به هنگام رویارویی با دشواری ها، با دفع جنبه های زیان آور و بد، از آن وضعیت بهترین فرصت ممکن را فراهم می سازد. زندگی را می توان به سنگ چاقوتیزکنی تشبیه کرد؛ تیز شدن چاقو یا بریدن دست، حاصل نیت و قصد ماست.
نگرش و فرصت ها
صاحبان دید بلند و نگرش بالنده، به هنگام رویارویی با مشکلات، با تحمل جنبه های ناگوار و دفع آنها، مشکلات را به فرصت مبدل می کنند.
زمانی که ناپلئون به مدرسه می رفت، هم کلاسی های او، وی را به سبب داشتن فقر و تبار حقیر، مسخره می کردند؛ اما ناپلئون به جای توجه به آن اهانت ها و تحقیرها، خود را یکسره وقف کتاب کرد و به همین سبب، دیری نگذشت که از همه پیشی گرفت و احترام آنها را نسبت به خود برانگیخت و از آن پس، او را باهوش ترین شاگرد کلاس می نامیدند.
نویسنده نامدار کتاب «رابینسون کروزوئه»،3 کتاب سراسر امید خود را در زندان نوشت.
سر واتر رالی، کتاب مشهور «تاریخ جهان» را در زندان و دوره حبس 13 ساله نوشت.
در طول قرون وسطی که 1000 سال طول کشید و اروپا در خوابی عمیق از بی خبری و خرافات خفته بود، تنها یک اثر - آن هم در اواخر قرون وسطی - در غرب درخشید و آن هم کتاب دانته آلگیری بود که 3 جلد بود و تحت عنوان کمدی الهی «بهشت، دوزخ و برزخ» است. دانته، این کتاب را در طی 10 سال تبعید و در حال انتظار محکومیت مرگ نگاشت.
بتهون به هنگام سمفونی های معروف خود، تقریباً ناشنوا بود و در غم و اندوه روزگار می گذرانید.
اینها با این شرایط، چگونه نگرش خود را با فرصت تلخ زندگی تغییر دادند و این آثار جاودانه را خلق کردند؟ آیا اینها دیوانه اند یا فرا انسان؟ خیر، اینها فقط نگرش خود را تغییر دادند.
نگرش و رهبران بزرگ
نگرش بلند رهبران بزرگ، زاییده تلاش ها و رویارویی های بزرگ است. انسان بزرگ، محصول زحمات طاقت فرساست؛ به همین خاطر است که وی دارای نگرشی متفاوت، دیدی نافذ، تحلیلی عمیق و افقی دور و روشن می گردد.
به قول ماکسول، «رهبران بزرگ، در هنگام گرفتاری ها، پدید می آیند و این رهبران، می توانند حتی پدر یک خانواده یا مدیر یک قسمت یا معلم یک کلاس یا کارمند یک سازمان باشند.
بارها در شرح زندگانی انسان های فرهیخته خوانده ایم که گرفتاری ها و مشکلات، باعث رشد آنها شده است؛ زیرا به دنبال راه حل بوده اند.
نگرش و زندگی
در ادبیات غنی و سرشار ایرانی چنین می خوانیم:
به دریا خطرها بی شمار است
اگر خواهی سلامت برکنار است
دیوید سارنف گفته است: «در گورستان، امنیت فراوان است؛ من دربه در، دنبال حادثه و فرصت های تحوّل هستم»؛ زیرا بسیاری از انسان ها، تابع زندگی خطی، جبری و حیوانی محض هستند و در یک محیط کاملاً سطحی، حیاط را به پایان می رسانند. زندگی و نگرش عمیق به آن، انسان را ناآرام، فعال و حتی به خداوند نزدیک تر می کند.
نگرش و آینده
نگرش ما، حرکت دهنده یا متوقف کننده ما است. هر چه نگرش ها عمیق، سازنده و بالنده باشند، آینده نویدبخش تر است و هر چه نگرش ها، ضعیف، کاهنده و پس رو باشند، آینده، تاریک و ناامید کننده است.
نگرش کارآمد
نگرش درست و امیدوار، کوه ها را جابه جا می کند؛ همان طور که ارشمیدس ریاضی دان نامی می گفت: «اگر اهرمی از ایمان و امید به من بدهید، من کره زمین را بدون نیاز به محاسبات ریاضی جابه جا خواهم کرد».
اگر نگرش ما مثبت باشد و از واپس گرایی به دور باشد، نه تنها آینده درخشان است، بلکه حال نیز لذت بخش است.
نگرش و بازتاب
دیگران همیشه آن افرادی نیستند که ما فکر می کنیم؛ بلکه گاهی بهتر و مثبت تر از چیزی هستند که در خیال ما می گذرد. اندرو میتوس می گوید: «وقتی نگرش خود را نسبت به دیگران عوض می کنم، آنها شروع به تغییر رفتار خود می کنند»؛ گویی در همان لحظه ای که تصمیم به تغییر زاویه دید خود می گیریم، دیگران هم به انتظارات تغییر یافته ما پاسخ مثبت می دهند.
نگرش و تغییر
رمز برخورداری از نگرش خوب، داشتن شوق و تغییر است. در دنیای فعلی، تغییر، یک اصل جدایی ناپذیر از زندگی است.
در سفری که به سازمان آیسیکو (ISESCO) در کشور مغرب (MOROCO) داشتم، در آن جا، یکی از صاحب نظران مصری به نام دکتر سعید اسماعیل علی، گفت: «من لم یتغیر یتأخر؛ کسی که همگام با تغییرات، نگرش و زاویه های دید خود را عوض نکند، عقب می ماند».
پیتر دراکر نیز در آغاز هزاره سوم می نویسد: «نمی توان تغییر را متوقف کرد؛ ولی می توان از آن پیشی گرفت». چگونه؟ با تغییر نگرش، امروزی شدن و فعال کردن فرصت های راکد و توانایی های ذخیره شده.
نگرش و گزینش
ما یا خداوندگار نگرش های خویش هستیم و یا برده آنها. گزینش یکی از این دو، با ماست. این که امروز کی هستیم، پی آمد گزینش دیروز ماست و فردا هم همان خواهیم شد که امروز برمی گزینیم. تغییر کردن، یعنی انتخاب و میل به تغییر و تغییر از خود ما شروع می شود و به ما ختم می شود. قرآن می فرماید:
«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم؛8 خداوند هیچ قومی را تغییر نمی دهد؛ مگر این که تغییر را از درون خود شروع کنند».
نگرش و ارزیابی
نگرش عالی، ارزیابی عالی را ایجاد می کند و ارزیابی عالی، زندگی عالی را رقم می زند و اینها با خوش خیالی و از خود راضی بودن، فرق می کند. همه ما انسان ها قابلیت این را داریم که زندگی را در سطحی ارزیابی کنیم که نتایج فوق العاده ای به بار آورد.
به قول کیم ایل چوونگ، در کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست، «زندگی ما مملو از فرصت های طلایی است». یکی از این فرصت های مهم، فرصت تغییر و ارزیابی مجدد زندگی است. بسیاری از افراد که از زندگی فعلی راضی نیستند یا آن را سزاوار خویش نمی دانند، تأمل و ارزیابی خویش را فراموش کرده اند.
آزمون نگرش
چهار جمله زیر، نگرش شما را برملا می کند و نوعی تست نگرش سنج باورها و عقاید روانی است:
1. هر گاه گرفتن تصمیم مهمی را دشوار یافتید، بدانید که علتش فقط یک چیز است و آن این که نگرش و تصور روشنی از ارزش های زندگی خود ندارید. به قول رابینز، «عادت کنید و تصمیم بگیرید».
2. هر گاه اجازه دادید که افراد منفی نگر، از سیاهی ها و شکست ها برای شما صحبت کنند، بدانید که نگرش شما نسبت به توانایی هایتان مخدوش است.
3. هر گاه کارهای نیمه تمام یا اصطلاحاً سرمایه گذاری های زخمی، مثل مطالعه ناقص و کار رها شده، دور و بر شما را پر کرده است، بدانید زمان تصمیم قاطع و تغییر نگرش است.
4. زمانی که احساس می کنید شادی های گم شده دارید، بدانید که ذهن به تاریکی ها گرایش دارد و باید عنصر تغییر را وارد کنید.
