سلااااااااامممممم گلوبال تيييممم
ماهه بهمن با تماميه چالش ها و رشد ها به پايان رسيد خدارو شاكرم كه با درصد رشد فوق العاده اي ماه بهمن روتموم كرديم
و همون روند عااالي رو در اسفند هم ادامه ميديم خدااارو شكر كه ركوردهاي زيادي درحال جابجاشدنه و اتفاقات خيييلي عااالي با همت همه اعضاي جي تيم سعيد در حال اتفاق افتادنه
همونطور كه قول داده بوديم قراااره طوفان به پا كنيم و همه باهم هم ميثاق شديم .و ممنون از همه اعضا كه اين ميثاقي ك بستند رو شديدا انجامش ميدن...
خب ماهه بهمن اتفاقاته جاالبي افتاده بعد از رونمايي از پيام اغازين ماه((اصااالت جي تيمي))به جرات ميكم كه بي نظير بود اين نگرشها .اميدوارم بتونم روز به روز اين نگرشهارو تو خودم دروني كنم
يه جي تيميه اصيل هميشه اصول و راهكارهاي جديد در جهت رشد خودش رو در اولويت ميزاره و از تجربه هاي خودش و پشتيبانهاش استفاده ميكنه و تا وقتي به نتيجه نرسه دست بردار نيست و اونقدر ياد ميگيره تا با نتيجه ايي كه ميگيره به آرامش برسه!
يه جي تيميه اصيل اگه اشتباه كنه ، باهاش براحتي كنار نمياد و مسئوليت اشتباهش رو شجاعانه و صد در صد ميپذيره و براي اصلاح خودش و حفظ اصالتش نهايت تلاشش رو ميكنه.
يه جي تيميه اصيل، اصولا به جاي اينكه فقط حرف بزنه، اطرافيانش اينو با اعمالش ميشناسن و هروقت موقعيتي فراهم بشه به صورت ناخوداگاه با اعمالي كه انجام ميده رو ديگران تاثير مثبت ميزاره.

و ااامممااااا
قرار شد كه هدف اصليه زندگيو رو كه بدنيا اومديمو انجام بديم و عامل فائل و منشا اثر بودن خودمون رو به خودمون و دنيا نشون بديم
ولي چه اتفاقاتي ميفته كه فراموش ميكنيم؟؟؟؟
دوسدارم اين داستانه فوق العاده عالي رو بخونيد حتما:
...تصور كن كه مردماني در يك غار زيرزميني كه مدخل آن در سراسر جبهه غار رو به روشنايي است. اين مردم از آغار طفوليت در اين غار بوده اند و پا و گردن آنان با زنجير بسته شده بطوريكه از جاي خود حركت نميتوانند كرد و جز پيش چشم خود بسوي ديگري هم نظر نمي توانند افكند، زيرا زنجير نميگذارد كه آنان سر خود را به عقب برگردانند پشت سر آنها نور آتشي كه بر فراز يك بلندي روشن شده از دور ميدرخشد، ميان آتش و زندانيان جاده مرتفعي هست كه در طول اين جاده ديوار كوتاهي وجود دارد شبيه به پرده اي كه نمايش دهندگان خيمه شب بازي بين خود و تماشا كنندگان قرار داده و از بالاي آن عروسك هاي خودر را نمايش مي دهند. حالا فرض كند كه در طول اين ديوار كوتاه باربراني با همه نوع آلات عبور مي كنند و بار آنها از خط الراس ديوار بالاتر است و از جمله بار آنها همه گونه اشكال انسان و حيوان چه سنگي چه چوبي وجود دارد و البته در ميان باربراني كه عبور مي كنند برخي گويا و برخي خاموشند. گفت چه منظره شگفت انگيزي! چه زندانيان عجيبي! گفتم مثل آنان مثل خود ماست اينها در وضعي كه هستند نه از خود چيزي ميتوانند ديد نه از همسايگان خود مگر سايه هايي كه بر اثر نور آتش بر روي آن قسمت غار كه در برابر چشم آنانست نقش ميبندد...بنابراين اگر اينها بتوانند با يكديگر سخن گويند سايه هايي را كه مي بينند تعريف خواهند كرد با اين تصور كه حقيقت اشياء را تعريف ميكنند...اگر يكي از عابرين سخن گويد و صداي او از ته زندان منعكس شود اينان تصور خواهند كرد كه اين عين صداي سايه ايست كه از جلو آنان ميگذرد...شكي نيست كه در نظر اين مردم حقيقت چيزي جز سايه آن اشياء گوناگون نمي تواند بود.
...حال فرض كن كه چنين پيش آيد كه يكي از زندانيان را آزاد و مجبور كنند كه ناگهان برخاسته و سر خود را به عقب برگرداند و به راه افتد و چشمهاي خويش را به سوي روشنايي متوجه نمايد. او از اين حركات بسي رنج خواهد برد و شدت نور به وي اجازه نخواهد داد كه اشيايي را كه تاكنون سايه آنها را ميديده حال عين آنها را مشاهده كند اينك اگر به او بگويند كه آنچه تاكنون ميديدي هيچ بود و حقيقت نداشت اما حال به حقيقت نزديكتري و با اشياء واقعي تر رويرو شده اي و بينايي تو درست تر است، به عقيده تو او چه پاسخي مي تواند داد؟ آيا خيال نميكني سرگردان خواهد شد و چنين خواهد پنداشت كه انچه تاكنون ميديده درست تر از چيزهايي است كه اكنون به او نشان مي دهند؟...حال اگر او را به زور از آنجا بيرون كشند و از يك جاده سربالا و ناهموار بالا برند و از او دست برندارند تا آنگاه كه وي را به آفتاب رسانند آيا خيال نميكني كه او از اين نقل مكان اجباري آزرده و خشمگين خواهد شد و وقتي به روشنايي رسد چشمانش از درخشش خورشيد خيره خواهد شد و از آن همه اشيايي كه ما اكنون آنرا حقيقي مي ناميم يكي را هم نخواهد ديد؟ و اگر بخواهد جهان را مشاهده كند جز به تدريج ممكن نيست. انچه او در اغاز به آساني مي تواند ديد همانا سايه هاست پس از آن صورت انسان و موجودات ديگري كه در آب منعكس شده و آنگاه خود موجودات و آسمان و ستارگان و سرانجام خورشيد را خواهد ديد، منشا همه آنچه كه وي و يارانش در غار ميديدند همان خورشيد است.
پس از اين اگر از غار و ياران خود ياد كند آيا نه اينست كه از اين تغيير خشنود شده و به حال ديگر يارانش افسوس مي خورد؟ اكنون اگر اين شخص دوباره به غار برگردد و در جاي پيشين خود قرار گيردآيا نه اينست كه چون ناگهان از پيش روشنايي خورشيد آمده چشمانش در اين تاريكي تيره خواهد شد؟ حال اگر وي مادام كه چشمانش به حالت اول برنگشته و دوباره به تاريكي آشنا نشده مجبور شود در باره آن سايه ها قضاوت كند و با زندانيان ديگر كه از قيد اسارت رهايي نيافته اند هم آواز شود مورد استهزاء قرار خواهد گرفت؟ آيا سايرين نخواهند گفت كه وي تنها بهره اي كه از سير صعودي خود برده اينست كه ديدگانش تباه شده! و اگر كسي بخواهد زنجير از آنان برگرفته و آنها را به سوي بالا راهنمايي كند آيا خيال نميكني كه چنانچه بتوانند او را بگيرند و بكشند به يقين همين عمل را خواهند كرد؟ گفت آري شك نيست كه او را خواهند كشت!!
دقیقا و مسلما همین الگو تو دنیا تو همه جوامع و همه زندگی دیده میشه و مهمترین راه اینه که باورهای محدود کننده رو کنار بگذاریم و بتونیم دنیای بزرگتریو ببینیم
واااااااوووو عاااليه اين داستان اميدوارم كه منظورمو درك كرده باااشيد با تمامه وجودتون و بهش عمل كنيد
زندگي ما بازتاب باورهايمان است و موفقيت نامحدود ما ناشي از باورهاي نامحدودمان است
امیدوارم که باااور کنید که شما همکار افرادی همچون مهرداد یوسفی .صالح حسن زاده.جیم ران .مارک یارنل و... جمع کثیری از افراد فوق موفق تو دنیا هستید
از اتفاقات و رويدادهاي عالي بهمن سمينار اصالت در راهبري با برگزاري ابر ليدر ايران اقاي مهرداد يوسفي كه خيييلي نكات و اطلاعات عااالي بهره بردم مسلما با عمل كردن به نكات روند و سرعت رسيدن به چراييامونو بيشتر ميكنيم
ديدار ليدر بزرگمون اقاي مهرداد يوسفي با كارشناسان جي تيم سعيد در دفتر زيباي صومعه سرا كه واااقعا خارق العاده بود اين سمينار و اطلاعات و نگرشهاي جذابي انتقال داده شد ولي اينو باس صددرصد بدونيم كه قدرت تو اطلاعات نيست قدرت تو عمله💪🏼
سمينار خرده فروشي كه راهكارهاي زيباي فروش رو با اعضاي تيم جهانيه سعيد به اشتراك گذاشتيم كه نتايج خيره كننده اي رو به همراه داشت
با باورهاي تكان دهنده دنيارو تكان ميديم💪🏼




